شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها
فـدائـیان ولایــت شـعــــارشـان ایــــن است کهمرگ سرخ به از زندگی ننگین است " نماز و روزه و حج و زکـات جای خودش مـرا مودّت یاران حضـرتـش دیـــن است به فقر خویش بنازد ، گــدای دولت دوست که رزق فقربه ازسفرههای رنگــین است عنــان بندگی ازکف مده به خــود خـواهی که پیروی ز هـوا شیـوه ی سلاطـین است مــــس وجـود به کـین و حسد چـه آلودن؟ دلی که وقف امامش نـگـشته مسکین است شــکایتی مکن از جور این زمــانه ی تلخ دلا بــه پای ولی ، جام زهر شیرین است ز آشنا و غریبــــه ، نصیب مـا درد است شمیـــم یـاد تو بر سوز سـینه تسکین است بترس، خدعه گـر، از آه سیـنـه ی مظلوم امــام منتــظـران ، راحـــم المساکین است لباس نور به تن کن به خیـمـه اش رو کن حـریم پاک، چه جای وجود چـرکین است دل عزیز خـدا را شکـسته کـردن چیست؟ مرید نفس شدن این چه رسـم وآئین است؟ قــــدم نهــــدبه دل عاشقـان مخـلص خـود اقـــامتـــش بـــه حریم قلوب حـق بین است دوباره قصه ی قهر ازعــلی و شعله ی در دوبــــاره یـــاس ولایت اسیر گلچین است دوبــاره کوثــر طاها وشعله ای جـانـسوز دوبــاره خـــون به دل یادگار یاسین است گلی کـــه بـوسه به دستان او نـبی می زد چه شد که مستحق ضربه های سنگین است |